جامعه شناسان به ابتكارجنوب پاسخ می دهند

 

 

 چرایی مشارکت بالای انتخاباتی درکهگیلویه وبویراحمد

 

خلیلی:مردم موج احساسی وطایفه ای ایجاد شده را مبنا مشارکت  قرار می دهند

 

کریمی نژاد: رقابت های انتخاباتی مبنای طایفه گرایی وچشم وهم چشمی پیدا کرده

 

کهگیلویه وبویراحمدی ها همیشه در مشارکت انتخاباتی سهم قابل توجهی داشته اند به نحوی که به گواه آمارها ومسئولان  میزان مشارکت مردم این استان درانتخابات ها خصوصا انتخابات مجلس شورای اسلامی بالای 80 درصد بوده است.اما اینکه چه دلایلی باعث شده تا مردم همواره حضور پرشور وهیجانی پای صندوق های رای داشته باشند واز مدتها پیش تنور انتخابات میان آنها داغ شود موضوعی است که جامعه شناسان بهتر از هرکسی می توانند پاسخگوی آن باشند.

ولی پررنگ بودن عنصر قومیت وطایفه گرایی وهمچنین همراه شدن با موج احساسات ایجاد شده موضوعی است که همواره در تمامی مسائل ومباحث مربوط به استان خود رانشان داده ودر انتخابات ها نیز پررنگ تر از همیشه نمود داشته وباعث شده تا همه کارشناسان این حوزه به این جمع بندی برسند که در کهگیلویه وبویراحمد در موضوع مهمی مانند انتخابات قوم وطایفه گرایی حرف اول را می زند بنابراین کاندیداها هم در کارزار انتخاباتی عزم خود را جزم کرده تا از این وضعیت بهره برداری لازم را جهت بالابردن سبد رای خود داشته باشند.

درهمین راستا ابتکارجنوب گفت وگویی را با چند تن از جامعه شناسان انجام داده که درتحلیل وتبیین بهتر ومشخص تر این موضوع گره گشا خواهد بود.

 

رضا خلیلی جامعه شناس هم استانی درهمین رابطه به ابتکار جنوب می گوید:سه نوع کنش در انتخاب های انتخاباتی دخیل هستند که کنش سنتی اولین گزینه در این حوزه است واتفاقا در استان کهگیلویه وبویراحمد نمود گسترده ای دارد.وی با بیان اینکه دراین نوع کنش  طایفه گرایی وقوم گرایی تییین می شود اضافه می کند:درهمین راستا موضوعاتی از جمله این که کاندیدا چه کسی وازچه طایفه ای است وکدام طایفه همراه وی هستند مطرح می شود.خلیلی ادامه می دهد:علاوه براین مردم از خود می پرسند طایفه و ریش سفید ومعتمد قومشان طرف کدام کاندیداست ومجموع این عوامل باعث شده تا لیدرهای انتخاباتی دراین فرآیند شکل بگیرد که نمود وسیعی دارند وهمین کنش هم بخش وسیعی از مشارکت را رقم زده است.

این جامعه شناس تصریح می کند:کنش سنتی دربسیاری از جوامع در حال کمرنگ تر شدن است به نحوی که آرای مختلفی در درون مجموعه یک خانواده واحد وجود دارد وهر کدام از اعضا جهت دهی خاصی دارند ودر برخی موارد نیز فرزندان درقبال این مسئله موضع اپوزیسیون به خود می گیرند.

 

وی به کنش عاطفی به عنوان دیگر عامل تاثیر گذار در زمینه مشارکت بالای مردم استان درانتخابات اشاره می کند وابراز می دارد:دراین نوع کنش مردم به شکل احساسی وبا موج ایجاد شده همراه می شوند .خلیلی ادامه می دهد:این کنش ،کنش احساسی معطوف به هدف است که باعث می شود مردم میزان جمعیت همراه کاندیدا و وضعیت وی را ملاک قرار دهند وبا این موج ایجاد شده همراه شوند.

 

این جامعه شناس با بیان اینکه کنش عقلایی –حقوقی سومین کنش تاثیرگذار دراین حوزه است می گوید:این کنش 10درصد آرا را درمیان مردم استان به خود اختصاص داده ودرکشور نیز به جز برخی کلان شهرها آماری فراتر از 30درصد را شامل نمی شود.

 

وی ادامه می دهد:درکنش عنوان شده مردم به جای پرداختن به مواردی که درسایر کنش ها مهم بود پای صحبت ها وبرنامه های کاندیدا می نشینند وآنها را دنبال می کنند.اینکه آیا برنامه ها وعده های مطرح شده در توان نماینده هست.اینکه آیا وعده های کاندیدایی  که قراراست بعدا قانون گذارشود مصداق قانون گریزی نیست.خلیلی یادآور می شود:این کنش وافرادی که براساس آن دست به انتخاب می زنند باوجود درصد پایین میزان اثرگذاری همواره قدرت اثرگذای بالایی داشته اند.

 

این جامعه شناس خاطرنشان می کند:بطور کلی یکی از دلایل اصلی درصد مشارکت بالای مردم استان درانتخابات این است که مردم دریک کنش عاطفی وسنتی قرار می گیرند بنابراین انتخابات های پرشور زمینه کشاندن مردم به پای صندوق های رای را فراهم می کند.وی با بیان اینکه مشارکت بالا رابطه مستقیم ومعناداری با اعتماد اجتماعی دارد تاکید می کند:کسانی که درانتخابات ها حضور پیدا نمی کنند نیز اعتراضاتی  نسبت به برخی موارد ومسائل دارند.البته عوام یشتر براساس یک تفکر عینی قضاومت می کنند وتصمیم می گیرند.

 

خلیلی با اشاره به اینکه  ایجاد جنگ های روانی رسانه ای نیز درمیزان مشارکت بی تاثیر نبوده می گوید:شیوه شوت کوتاه خود ساخته از جمله جنگ های روانی کاندیداها وهمراهان وی است. بطور مثال این افراد با برنامه ریزی و نفوذ به تیم رقیب مطلبی سطحی علیه کاندیدای خود نوشته ومننتشر می کنند تا کاندیدای آنها با پاسخی کوبنده بتواند فضای موجود را دردست بگیرد ومردم به این باور برسند قطعا این داوطلب انتخاباتی چیزی درچنته دارد که درمعرض نقد قرار گرفته است.

 

این جامعه یادآور می شود:علاوه بر موارد عنوان شده جناح بندی های سیاسی دراستان ما شکل نگرفته وشاید تنها لیدرها به این مسائل آگاهی داشته باشند.این علم وآگاهی که جریان سیاسی از کجا شکل گرفته وچه مفهومی دارد میان مردم ما نهادینه وشناخته شده نیست وتنها می گویند چون ما با فلان داوطلب هستیم باید طایفه ماهم درهمین راستا حرکت کند.

خلیلی ادامه می دهد:در دوره قبل مردم نتوانستند ویا شاید اجازه ندادند یک نماینده با گرایش اطلاح طلبی قوی وارد عرصه شود بنابراین وبرای جبران آنها به فردی که ادعای اطلاح طلبی داشت روی آورده وبه او رای دادند که این نشان از عدم آگاهی مردم از جریان وجناح های سیاسی است.

 

وی اذعان می کند:اصولگرایان هم نسبت به جامعه خود آگاهی وآشنایی چندانی ندارند این طیف گروههای خود خوانده تشکیل داده وبجای مردم ائتلاف کرده وتصمیم می گیرند وحتی نماینده انتخاب می کنند ونقش مردم را نادیده می گیرند که این امر از جمله موارد آسیب زایی است که هم به اعتماد  مردم خدشه وارد می کند وهم به ساختار موجود ضربه می زند.

 

خلیلی اظهار می کند:بطور کلی هر کدام از این گروههای سیاسی که انتخاب می شوند باعث می شوند تا طیف مقابل دچار یک ریزش تمام عیار سازمانی شود وگروه غالب رویش وسیع سازمانی را باتمام اقتدار ایجاد می کنند درصورتی که هدف ازنمایندگی ریزش ورویش های سازمانی نیست .وی می افزاید:.شایسته سالاری درچنین فضایی از بین میرود و جناح بازنده هم اقدام به تشکیل حیات خلوت هایی درادارات می کنند که نتیجه چنین امری ورود مردم به یک تقابل وموضع انتخاب های سازمانی خواهد بود.

این کارشناس اجتماعی تصریح می کند:مردم به در زمینه های مختلف نسبت به برخی قوانین اعتراضاتی دارند درحالی که متوجه نیستند خود با انتخابشان درایجاد این وضعیت دخیل بوده اند وفراموش کرده اند نماینده ای که جای قانون گذاری در سمت وسوی عزل ونصب ها حرکت کند قانون گذار نخواهد بود.خلیلی تاکید می کند:درست است مردم اکنون با شور وهیجان رای می دهند ولی نباید به سمتی رود که بگوییم فقط وارد انتخابات وفرآیند رای ریزی با درصد مشارکت بالا  شوند بلکه چگونگی ورود وحضور مردم دراین انتخابات مهم است

 

ضعف نهادهای مدنی وحزبی درکهگیلویه وبویراحمد

دارا کریمی نژاد دیگر جامعه شناس هم استانی نیزبا بیان اینکه چندین عامل در میزان بالا وپایین مشارکت تاثیرگذاراست می گوید:پیش از انقلاب استان کهگیلویه وبویراحمد در سیاست سهم ونقشی داشت که این با پیروزی انقلاب اسلامی تغییر کرد وبر اساس قانون اساسی برای مردم حقوقی درنظر گرفته شده که این امر دربالارفتن سهم مشارکت مردم درانتخابات ها تاثیر بسزایی داشت.وی ادامه می دهد:ضعف نهادهای مدنی وحزبی دراستان وطایفه گرایی باعث شده تا رقابت ها مبنای قوم وطایفه گرایی وچشم وهم چشمی پیدا کند که این مولفه یکی از عوامل پررنگ حضور مردم استان درانتخابات است.

 

کریمی نژاد تصریح می کند:بالارفتن میزان باسوادی وآگاهی مردم نیز دراین زمینه موثر بوده ومردم این باور را دارند که با حضور درانتخابات می توانند درتحولات اثرگذارباشند.وی ادامه می دهد:علاوه براین مردم تصور می کنند با حضور ومشارکت وانتخابشان می توانند اوضاع اقتصادی را بوسیله نماینده منتخب خودمدیریت کرده وبرآن تاثیرگذار باشند.

این کارشناس یادآور می شود:ولایتمداربودن استان وتکلیف انتخاباتی برگرفته از این همین امر هم باعث شده تا مردم انگیزه بیشتری برای مشارکت داشته باشند.

 

مردم مشارکت سیاسی  را از وظایف مهم خود می دانند

عاطفه مدبر نژاد هم به عنوان جامعه شناس هم یکی از انواع مهم مشارکت ها را مشارکت سیاسی می داند ومی گوید:این نوع مشارکت از جمله فاکتورهای مهم توسعه سیاسی هم بشمار می آید.وی تصریح می کند:مشارکت سیاسی به معنای فرصت های پرداختن شمار زیادی از شهروندان به امور سیاسی است ودر واقع به عنوان نقطه تلاقی ساختار فرهنگی وسیاسی هر جامعه ای هم محسوب می شود.

مدبر نژاد با بیان اینکه عوامل مختلفی در بالارفتن میزان مشارکت اثر گذارند ادامه می دهد:از منظر فرهنگی –سیاسی درجامعه ای زندگی می کنیم که نظام اجتماعی وفرهنگی ما یک آمیختگی تنگاتنگی با آموزه های دینی دارد وما چون مشارکت سیاسی  را از جمله وظایف فردی واجتماعی  خود قلمداد می کنیم بنابراین تکلیف ومسئولیت وحتی انگیزه بیشتر وسنگین تری در قبال تحولات سیاسی احساس می کنیم که این امر دربالارفتن میزان مشارکت سهم بسزایی داشته است.

این جامعه شناس میزان تحصیلات را ازدیگر عوامل موثر دراین زمینه می داند واضافه می کند:بالارفتن میزان سواد وآگاهی بطور غیرمستقیم تاثیر قابل توجهی دربالارفتن مشارکت سیاسی مردم دارد.وی با بیان اینکه نگاه به سیاست وفرآیند انتخابات از جمله عوامل تاثیرگذار درنرخ بالامشارکت است تصریح می کند:مردم در  در چنین فرآیندی بدنبال  قدرت اثر بخشی و کسب منفعت وعزت اجتماعی هستند.

این کارشناس  برخلاف خلیلی معتقد است درکهگیلویه وبویراحمد به دلیل کوچک بودن استان شناخت از افراد گروهها وجریانات سیاسی بالاست که این امر هم درمیزان مشارکت بی تاثیر نبوده است.ضمن اینکه نباید قوم گرایی وطایفه گرایی رادراین زمینه نادیده گرفت.مدبرنژاد به نقش رسانه ها دراین زمینه هم اشاره می کند ومی گوید:نوع برنامه ها ودعوت رسانه های استان از مردم  نیزامری غیرقابل کتمان است.

وی جامعه پذیری سیاسی را ازدیگر عوامل مهم دراین زمینه برمی شمارد واضافه می کند:این امر سبب می شود مردم با نظام سیاسی آشنا شوند ووظایف وحقوق خود درجامعه بشناسند. زمانی که شناخت ایجاد شود به موازات آن نرخ مشارکت هم بالاتر خواهد رفت چون آنها  با شیوه های سازمان یافته اجتماعی آشنا شده وسازگاری پیدا می کنند واستعدادها ،مطلوبیت هاونقش های اجتماعی که باید عمل کنند رابهترشناخته وبه آن عمل می کنند.

 

تحلیل چرایی دلایل نرخ بالای مشارکت مردم درانتخابات نشان می دهد درکنار قومیت وطایفه گرایی عوامل مهم دیگری نیز هستند باشدت وضعف دراین زمینه تاثیر گذار بوده اند از جمله وضعیت نه چندان مطلوب وحتی ضعیف اقتصادی مردم استان،فقر فرهنگی که بیشتر از هرچیزی طایفه گرایی به آن دامن زاده وپیش بینی وجست وجوی آینده بهتر .قطعا برای رسیدن به یک جمع بندی مناسب دراین حوزه نمی توان نقش فاکتورهای مطرح شده را نادیده گرفت.

درهرصورت همانگونه که عنوان شد  تنها میزان بالای مشارکت ملاک نیست مهم این است مردم با چه تفکری وچگونه وارد عرصه مهم مشارکت شوند تا شاهد بیشترین توسعه سیاسی درکهگیلویه وبویراحمد باشیم.

تاریخ درج :  1398/9/17

تعداد بازدیدها : 610

ارسال نظر