درخت كارى يا درخت دارى ؟

درخت كارى يا درخت دارى ؟

 

رفعت كاظمى// زمانه‌ی زمختی‌ست. آدم می‌ماند که چگونه توان و میل به کنشگری را برای اصلاحِ وضعِ موجود به صحنه بیاورد که هدر نرود و اثر بگذارد.

 

خیلی هنر می‌خواهد در میانِ این حجم از زمختی که ایده‌های مطلوب را برنمی‌تابد و تعامل را دشوار می‌کند همان اندک انسان‌هایی که از آهستگی و پیوستگی می‌گویند همانند مدیران محلی که هرچه از مرکز دورتر و به پیرامون نزدیک‌تر می‌شوند قلدرتر و امپراطورتر می‌شوند دچارِ چنین استحاله‌ای شوند.

 

مغز از منظرِ روانشناسی قابلیتِ ابتلا به یک اشتباه به نامِ "سوگیری توجه" را دارد که در این حالت اقدام به تعمیمِ جزء به کل می‌دهد و یک مصداق که در منطقه‌ای کوچک امتحانِ خوب یا بدی داده را تنها نسخه‌ی شفابخش یا فلاکت‌بار برای یک بیماریِ فراگیر در وسعتی نامحدود می‌داند و تلاش می‌کند که بگوید هر راهی به‌جز آنچه که ما دیده‌ایم، مطلوب یا نامطلوب است.

 

دوگانه‌ی #درخت‌کاری یا #درخت‌داری از همین مقدمه و مسیر می‌آید. اینجاست که افراد تلاش دارند قُرقی موفق در منطقه‌ای کوچک را به گستره‌ای متکثر به‌نامِ ایران تعمیم دهند و اینگونه جا بیندازند که درخت‌کاریِ گسترده و سراسری از اساس مترادف است با مافیای نهال، پیمانکارانِ آمار و مدیرانِ بیل و بنر که درنهایت هیچ آورده‌ای برای منافعِ عمومی ندارد.

 

آیا آن‌ها درست می‌گویند؟ به‌گمانم هر انسانِ منصف، باتجربه‌ و مستقلی که از حب‌و‌بغض‌های شخصی، سازمانی و قبیله‌ای دور باشد می‌داند که این دیدگاه را نمی‌توان به‌طور مطلق، غلط یا درست دانست چراکه تجربه نشان داده کنترلِ فعالیت‌هایی که جهت‌گیری ملی و سراسری (در هر زمینه‌ای) دارند به‌دلایلِ مختلف یک جاهایی از دستِ متولیان خارج شده و به اهدافِ از پیش تعیین شده نمی‌رسند. پس آیا باید این فعالیت‌ها را تعطیل کرد؟ خیر. می‌دانیم که این فعالیت‌ها در مرحله‌ی تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به مشورت عمومی نمی‌رسند اما طولی نمی‌کشد که با بودجه‌ی عمومی به مرحله‌ی اجرا درمی‌آیند، پس باید کاری که به مرحله‌ی اجرا درآمده و سود و زیانش به تک‌تک ما برمی‌گردد را با دقت، رصد و هندل کرد.

 

درخت‌کاری و درخت‌داری لازم و ملزومِ یکدیگرند نه نافی و از بین‌ برنده‌ی هم. کاشتِ درخت همان‌قدر مهم است که مراقبت و رسیدگی به آن. اینجاست که نظارتِ عمومی باید پای کار بیاید و با بهره‌گیری از دانشِ متخصصان، الزاماتِ کار را مورد بررسی قرار دهد؛ هرجا کار درست پیش رفت حمایت کند و هرجا که از مسیر خارج شد بدون تعارف و اغماض، مطالبه‌ی برگشتن به مسیر را نماید.

تحقیر، تمسخر و زدن توی سرِ کاری که به مرحله‌ی اجرا درآمده، انتخابِ آسان و غیرمسئولانه‌ای‌ست اما منفعتِ عمومی در نقطه‌ی مقابل است. حالا دیگر خود دانید..

تاریخ درج :  1403/12/18

تعداد بازدیدها : 149

ارسال نظر