نزاع دست جمعی یا غلبه جهل بر عقل

 

 

 

 

نزاع دست جمعی یا غلبه جهل بر عقل

محمد فرزامی            

انسان ها در طول تاریخ حیات اجتماعی خویش بر اساس زمینه های اجتماعی و فرهنگی و تحت تأثیر شرایط اقتصادی، سیاسی و ارزش های حاکم بر جامعه تنوعاتی از رویارویی ها و تقابلات مثبت و منفی فردی و گرو.هی و بین گروهی را تجربه کرده اند. گاه در تضاد، ستیز و نزاع با همدیگر به سر برده و گاه در صلح، آرامش، نوع دوستی بوده اند. همیشه آنچه که مسأله آفرین بوده و هست وجود انواع و اقسام تضادها، عقده ها، کمبودها، نداشته ها و رویارویی های خشونت آمیز در بین افراد و گروهها بوده است. نزاع دست جمعی به عنوان یکی از انواع رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرایانه علنی با میانگین بالایی در استان کهگیلویه و بویراحمد وجود عینی دارد که به تبع شرایط حاکم بر این استان (ایلی ، عشیره ای) از جنس و کیفیتی متفاوت با سایر مناطق برخوردار است. این مسأله یعنی خشونت و درگیریهای فیزیکی حاصل از آن با وقوع قتل، نقص عضو، زندان، خسارتهای مالی و بحرانهای روحی و از هم پاشیدگیهای خانوادگی غیر قابل جبران برای هر دو طرف نزاع و فامیل و بستگان و خانواده های آنها پایان می پذیرد اما از هم پاشیدگیهای خانوادگی حاصل از این نوع نزاعهای ایلی و طایفه ای تا سالیان سال اثرات و ثمرات میوه تلخ و زهرآگین خود را به خورد جامعه می دهد.

نزاعهای درون استانی متأسفانه پیامدهایی همچون افزایش آسیبهای اجتماعی، تأثیر منفی بر امنیت اجتماعی و مخدوش نمودن چهره فرهنگی استان را به همراه دارد. اما در جغرافیای استان کهگیلویه و بویراحمد باید به مسأله قومیت ها، ایلات و طوایف به عنوان واقعیتی انکارناپذیر حایز اهمیت توجه نمود. توجه به ساختارها، تعصبات، بایدها و نبایدها، آداب و رسوم، عرف و عادات حاکم بر این ایلات و طوایف در هر موضوع و بحران و پدیده ای چه مثبت و چه منفی باید مدنظر باشد و اگر قرار باشد که از طرف جامعه شناسی و یا رفتار شناسی هنجارها و ناهنجارهایهای طوایف استان مورد شناسایی و آسیب شناسی قرار بگیرد ابتدای کار باید به ساختارها توجه نشان داده و آن ساختارها را مورد مطالعه و کندوکاو و تحقیق و پژوهش قرار بدهد.

بحرانهای مختلف بین ایلات و درون طوایف در تاریخ معاصر نشانگر این مطلب است که ثبات و امنیت ایلات و طوایف در گرو چاره اندیشی برای این حوزه و کنترل ناهنجاریها در همین فصل از موضوع است. نزاع را می توان به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در حوزه کجروی و انحراف تعریف و تلقی کرد که در همه جوامع اعم از سنتی و مدرن با درجات مختلف مطرح بوده و هست. در این استان عواملی همچون تنوع معیشتی، فرهنگی، قومی و شدت ارتباطات درون ایلی و درون گروهی و محرومیت ها و تعصبات کور به جا مانده از ادوار مختلف تاریخ می تواند بر بروز نزاعهای جمعی و گروهی تأثیر گذار باشد. از زمانی که جامعه شناسی هویت مستقل علمی یافت پیوند مفهوم شهر و شهرنشینی و یکجانشینی و دور هم نشینی و انواع جرایم مشهود و غیرمشهود در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است و از قبیل همین بررسی ثابت گردیده که در فضاهای شهری مردم ساکن در آن مکانها با انواع تهدیدها مانند جرم، آلودگی هوا، سیل، زلزله، ضرب و شتم و جنایات نفرت انگیز و نظایر آن برخورد می نمایند. آسیب های اجتماعی علاوه بر اینکه تهدیدی برای امنیت و سلامت حیات اجتماعی هستند در صورت عدم پیش گیری و برخورد به موقع و به جا ممکن است به تشدید سایر آسیب ها و ناهنجاریها منجر گردد. خشونت نوعی بی نظمی در روابط متعارف اجتماعی است و پیامدهای منفی، گوناگونی را نیز در پی دارد. به عقیده ای بسیاری از رفتارشناسان خشونتهای جمعی معمولاً در مناطقی رخ می دهد و به وقوع می پیوندد که روابط خونی و خویشاوندی مستحکم است.

آنچه که روابط خونی یا نسبی و درون ایلی و طایفه ای را مستعد درگیری و خشونت و نزاعهای جمعی و باندی و گروهی و دسته ای می کند چیزی نیست بجز ضعف نهادمندی روابط و رفتارهای مدنی پیامدهای نزاعهای گروهی در این استان که دارای بافت و ساختار ایلی و عشیره ای است به آسانی قابل جمع کردن نیست مگر با فرهنگ سازی و دوری از تعصبات منطقه ای، پیامدهای اجتماعی خشونت و درگیریهای جمعی فراتر از سایر پیامدهای آن است به عنوان مثال یکی از مهم ترین و بارزترین پیامدهای خشونت جمعی و درگیریهای گروهی سلب آسایش روحی و روانی مردم، تغییر موقعیت فرهنگی و ایجاد ناامنی اجتماعی است. پدیده شوم نزاع در جامعه با ایجاد اخلال در نظم و روابط اجتماعی فضایی آکنده از بغض، کینه، دشمنی و نفرت را در میان افراد به وجود می آورد که زمینه سازی برای ایجاد بحران و تنشهای شدیدتر بعدی را به همراه دارد و جامعه را از نظر مادی و معنوی متضرر می سازد. عوارض ناشی از شیوع خشونت در جامعه گسترده است و شامل موارد مختلفی از قبیل سلب امنیت اجتماعی و روانی، ایجاد هزینه های عاطفی برای شاهدان و ناظران دعوا و زد و خورد و کشت و کشتار، افزایش نیاز به اقدامات امنیتی و انتظامی و قضایی می گردد. این عوارض را می توان به صورت اجمالی در چند بند و عناوین زیر فهرست نمود.

1- خسارتهای انسانی غیرقابل جبران همانند تلفات انسانی اعم از مرگ و یا نقص عضو

2- خشونت می تواند باعث افزایش احساس ناامنی در افراد گردد و به تبع آن عدم احساس امنیت باعث حضور کمتر مردم در فضاهای عمومی می شود و در نهایت به پژمردگی سکونتگاههای شهری و روستایی می انجامد.

3- حضور کمتر مردم در فضاهای عمومی باعث ایجاد نقاط خلوت و بدون ناظر خواهد شد و افزایش جرم و جرایم را در همان مکانهای خلوت را به همراه خواهد داشت که در آن صورت آن مکانها نیاز به مراقبت های امنیتی و انتظامی بیشتری را می طلبد که این مراقبتها نهایتاً هزینه های بیشتری را هم به دنبال خواهد داشت.

4- خسارت های مادی و زیربنایی، تخریب اموال عمومی و خصوصی و آسیب رساندن به اماکن و تأسیسات تجاری و مسکونی و غیره.

5- کاهش اعتماد به دیگران، هراس و وحشت اجتماعی و همینطور تضعیف نظم و بر هم زدن آرامش جامعه.

طبق نظریه جامعه شناسان شرایطی که منجر به بی سازمانی در جامعه می گردد در درجه ی اول به واسطه فروپاشی هنجارها و در وهله ی دوم به تنهایی به دلیل تضاد می باشد. اساساً می توان نزاع جمعی را چنین تعریف کرد: رویارویی پرخاشگرانه و ستیزه جویانه که توأم با خشونت، خشم، کینه و انتقام صورت می گیرد و سبب قتل، ضرب و شتم و مجروح و معلول شدن طرفهای درگیر می شود و خسارتهای جانی و مالی فراوانی به بار می آورد و همچنین نزاع و درگیری عبارت است از کشمکش مشهود و مستقیماً قابل رؤیت حداقل بین دو نفر.

نزاعهای جمعی به عنوان یک پدیده مخرب اجتماعی علت بروز برخی مسائل اجتماعی دیگر است و خود نیز معلول برخی شرایط و پدیده هایی است که ریشه در ساختار اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جامعه دارد و نزاعهای جمعی که اصولاً با میانگین بالایی در این استان که هنوز ساختار ایلی و طایفه ای خود را حفظ نموده است مشاهده می شود نه تنها فقط به دلیل حفظ این ساختارها بلکه در اثر عواملی چون احساس محرومیت، برخورداری از حداقلهای زندگی، تعصب، خاص گرایی، انزوای اجتماعی و توسعه نیافتگی فرهنگی به وقوع می پیوندند و خود نیز پیامدهایی نظر تداخل در نظم عمومی، گسترش روحیه انتقام جویی، گسترش جرایم، کاهش عرق ملی در مقابل گرایشهای قوم مدارانه و مهم تر از همه کاهش احساس امنیت در میان افراد که خود زمینه ایجاد ترس و اضطراب و دیگر ناآرامیهای فکری و روحی می باشد را به دنبال خواهد داشت، از این رو تحلیل علمی و آسیب شناسی و کالبد شناسی این بحران و کشف زمینه های بروز و ظهور آن و سپس راههای جلوگیری و مقابله با آن« ضرورتی است که می تواند راهنمای مسئولین برای جلوگیری از بروز صحنه های خشونت در سطح شهر باشد.

استان کهگیلویه و بویراحمدکه از ساختار ایلی برخوردار است از گذشته های دور تا کنون با این مشکل اساسی یعنی وقوع نزاعهای دسته جمعی مواجه بوده و یکی از دغدغه های مسئولین به شمار می رود واقعه ای که به دنبال خود فضایی آکنده از خشم، کینه، ترس، انتقام و وحشت را ایجاد می کند و کلیه روابط و جنبه های مختلف زندگی اجتماعی ساکنان این دیار را در حاشیه ی خود تحت تأثیر قرار می دهد و همچنان آتش زیرخاکستر آفریننده ی نزاعهای بعدی می گردد استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به موقعیت طبیعی و جغرافیایی و آب و هوایی خوب از گذشته دور تاکنون زیستگاه عشایر و محل سکونت و ییلاق و قشلاق ایلات گوناگونی بوده است با توجه به بافت عشایری موجود و انس و الفتی که ساکنان این دیار و عشایر از دیرباز با اسلحه داشته اند بعضاً در درگیریهای جمعی که به انگیزه های مختلف و تعصبات بی جا به وقوع می پیوندد از سلاح استفاده و گاهاً وقایع بسیار خونین و تأسف باری را بوجود و ایجاد می نمایند. بنابراین ضروری به نظر می رسد برای حاکمیت یک زندگی سعادتمند و روابط و مناسبات مبتنی بر عدالت اجتماعی در کل جامعه بویژه در چنین مناطقی به بررسی و شناخت علمی این پدیده همت گماشت. همانطور که توضیح داده شد نزاع جمعی رفتاری جمعی است بنابراین شناخت این مقوله هم در قلمرو مطالعات جامعه شناسی قرار می گیرد و هم در حیط ی روان شناسی اجتماعی و مردم شناسی. در برخی مواقع و مجالس شاهدیم که بیان خاطرات زد و خوردها و گردنه بندی ها و غارتها و حکایت چپاولها توسط بعضی ها با آب و تاب فراوان بیان می شود و متأسفانه خیلی ها هم هستند که بیان اینگونه و داستانها برایشان جنبه ی مثبت دارد و هستند باز هم با کمال تأسف جوانانی کم تجربه که خودشان را بازماندگان همان داستان سرایان می دانند و احساس می کنند که زورگویی، و یا باج گیری و یا ایجاد رعب و وحشت در جامعه برایشان مردانگی به ارمغان می آورد اما زهی خیال باطل..

شاید قویاً بتوان گفت که یکی از مهم ترین و اثرگذارترین عوامل ایجاد جرم پدیده بیکاری است، زیرا بیکاری سبب فقر، نابرابری درآمد، مهاجرت، حاشیه نشینی و ... می شود. بسیاری از بررسی ها نشان می دهد که متوسط نرخ بیکاری در سال 1388 در کشور 9/11 درصد بوده که این مقدار برای استان کهگیلویه و بویراحمد8/14 درصد بوده و بیشتر از متوسط کشوری می باشد.

آرامش فضای شهری ابتدا بوسیله پلیس تأمین نمی شود ولی با حضور پلیس ضروری می شود. آرامش فضای شهری ابتدا بوسیله شبکه ی ناخودآگاه و پیچیده اجتماعی و استانداردهای موجود میان مردم حفظ می شود. روان شناسان معتقدند که نزاع از خصوصیات طبع بشری است و مطابق این نظریه بعضی مواقع جنگ و درگیری اجتناب ناپذیر است و بر طبق نظریه هم جامعه شناسان و هم روان شناسان این باور وجود دارد که انسانهای ساکن در مناطق کوهستانی و بعضاً بد آب و هو و یا سرد و برفی و کوچرو نسبت به جوامع دیگر حالت خشونت آمیز و پرخاشگرایانه تری دارند. بنابراین برای خروج از این حالت نیاز به فرهنگ سازی و تبادل فرهنگی وجود دارد و این امر محقق نمی شود مگر با راه اندازی دانشگاههای مادر و شهرکهای صنعتی یعنی تکیه بر دو مقوله هم علم و هم کار. از آنجایی که زیربنای هر توسعه و پیشرفتی فرهنگ است بنابراین برای خروج از این بحران یعنی نزاعهای گروهی به دو بال علم و دانش و آگاهی و معرفت و کار و تلاش نیاز است. آنجایی که کار باشد بی کاری نیست و هر جایی که بیکاری نباشد ولگردی، علافی و ایجاد مزاحمت نیست.

دورکیم جامعه شناس بزرگ فرانسوی معتقد است اگر از آدمی آنچه را که پرتو زندگانی اجتماعی نصیبش شده است باز بستانند تا درج ی حیوانی تنزل خواهد یافت.

بر همین اساس وضع قوانین برای برقراری نظم و انضباط یکی از بدیهی ترین اصول دوام و قوام هر جامعه ای به شمار می رود. و مردم فقط زمانی می توانند از امنیت به عنوان یکی از نیازهای اولیه برخوردار گردند که تمامی اعضای جامعه از قوانین جاری موضوعه پیروی نمایند.

محیط خانواده یکی از حساسترین و مهم ترین کانونهای هویت یا بی محسوب می شود و بسیاری از روان شناسان معتقدند که خمیرمایه اصلی شخصیت متعادل و پویا و یا متزلزل در خانواده قوام یافته و ایستایی و آسیب پذیری کودکان و نوجوانان در کانون خانواده و در سایه ی تعامل مطلوب با والدین شکل می گیرد یعنی همان چیزی که ما به آن می گوییم تربیت خانوادگی. روابط انسانها از ابتدای خلقت همواره دارای دو چهره مبتنی بر همکاری (همگونی) و تعارض (ناهمگونی) بوده است و پیشینه نزاع و درگیری بین افراد، گروهها و علتها به قدمت عمر انسانی است. فلذا سابقه نزاع در این استان با فراز و فرودهایی همراه بوده و چندی است به عنوان مُعضل اجتماعی درآمده و نزاعهای دسته جمعی پدیده هایی هستند که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه قرار می گیرند و ارزش و کمال مطلوب را مورد تهدید قرار می دهند به طور کلی ایران کشوری دارای قومیتهای گوناگون است که هر ساله انواع نزاعهای گروهی در سطوح محلی، شهری و استانی در آن رخ می دهد و استان ما از بروز چنین نزاعهایی مستثنی نیست اما آنچه در خصوص نزاعهای این استان باید گفت این است که اینگونه درگیریها در استانمان بسیار پیچیده تر از سایر نقاط ایران است.

که این مسئله بیش از هر چیز به مشخصه های استان باز می گردد. جمعیت کم استان از یک سو و ساختار و شیوه زندگی مردم آن که بر روابط قومی، قبیله ای، عشایری و روستایی مبتنی است آسیب شناسی نزاعها را پیچیده تر می نماید. که لازم است روان شناسان از دیدگاه روان شناختی، حقوقدانان از دیدگاه جرم شناسی، زیست شناسان از دیدگاه عوامل مؤثر زیستی و بالاخره جامعه شناسان از دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی به آن بپردازند. اما نهایتاً اینکه ریشه بسیاری و یا شاید تمام نزاعهای درون استانی به این چند مطلب ختم می شود. تصمیمات آنی، برتری طلبی، خودبینی، تمامیت خواهی، حسادت و کینه ورزی، خودبزرگ بینی، اختلال شخصیت، اعلام موجودیت به بهای حذف دیگران، همانندسازی و الگوسازیهای غلط و منفی، تحقیر و سرزنش، تحمل پایین، نداشتن روحیه صبر و گذشت و بردباری، توهین و اهانت در مقابل مهر و مهرورزی، تحریک و وسوسه افراد و تقلید کورکورانه، تعصبات غلط و نابجا و بعضاً بی جا، منفی بافی، غیبت کردن و تهمت زدن به دیگران. هر کدام از این عوامل برشمرده شده می تواند باعث درگیری و نزاعی بین دو یا چند نفر گردد و خونی ریخته شود و فردی یا افرادی مقتول گردند و در مقابل گروهی دیگر قاتل. در جمع بندی این مقاله می توان گفت که پدیده نزاع در جوامع با ساختار سنتی و قبیله ای بیشتر اتفاق می افتد و استان کهگیلویه و بویراحمداز جمله استانهایی است که با این مسأله روبروست و می شود چنین گفت که این استان از آنجایی که از فقر اقتصادی رنج می برد در کنار آن تنوع قومی و قبیله ای هم موجب بوجود آمدن تعصبات کورکورانه شده است و همان طور که مکرراً بیان شده است بیکاری و زندگی بر اساس فرهنگ سنتی و عشیره ای موجبات نزاعهای دسته جمعی در اجتماعات و محلات و هر کوی و برزن میدان و بلوار را فراهم ساخته و به همین علت نیروی محترم انتظامی و سایر نهادهای امنیتی و انتظامی بویژه باز هم تأکید می نمایم نیروی انتظامی می بایست در این زمینه نقش فعالتری داشته باشد تا بتوانند قبل از هر واقعه ای زمینه آرامش و آسایش مردمان ساکن در این دیار را فراهم نماید. تا زمانی که اصطلاحات و جملات کر(پسر- مرد) دست درار و کر(پسر- مرد) بزن و نترس همچون قند در دهان بعضی ها شیرینی می کند متأسفانه نزاع و درگیری در ملأ عام هم هست اما باید با فرهنگ سازی و تدبیر و اندیشه و قانون ریشه ی اینگونه تفکرات پوسیده را خشکاند و به جای آن نهال تمدن و همزیستی مسالمت آمیز کاشت.

 

تاریخ درج :  1394/5/4

تعداد بازدیدها : 4542

ارسال نظر